ثبت نام     ·       وارد شوید
  اخبار     ·       (+98) 22501257
ویکتور هوگو
ویکتور ماری هوگو متولد ۱۸۰۲، شاعر، داستان‌ نویس و نمایشنامه‌ نویس فرانسوی بود. او به عنوان یکی از بهترین نویسندگان فرانسوی شهرت جهانی دارد.
در سال ۱۸۱۶ درحالی‌ که هوگو  چهارده سال بیش نداشت در یادداشتی نوشت: " می‌خواهم شاتوبریان باشم یا هیچ ".
هوگوی نوجوان تصمیم خود را گرفته بود و با جدیت شروع کرد به نوشتن. وی، که از قریحه ی شاعری برخوردار بود، به این نکته پی برد که شعر حرفه‌ ای است که نخست باید فنون آن را فرا گرفت؛ پس با تمرین‌های مداوم به آموختن علم عروض و فن معانی و بیان روی آورد. وی سرودن شعر را با ترجمه اشعار ویرژیل آغاز کرد. هفده‌ ساله بود که با برادرانش به نشر مجله ی " کنسرواتور لیترر" دست زد. هوگو در بیست‌ سالگی نخستین دیوان خود را به نام " قصاید و دیگر اشعار" منتشر کرد که موفقیت بسیار به دست آورد. در سال ۱۸۲۱ گوژپشت نتردام منتشر شد. این اثر به همراه بینوایان و مردی که می‌ خندد از برجسته ترین آثار او محسوب می شوند. نگارش بینوایان هفده سال طول کشید و در سال ۱۸۶۲ بود که هوگو آن را منتشر کرد. او در باره ی نگارش رمان بینوایان گفته‌: " من این کتاب را برای همهٔ آزادی‌ خواهان جهان نوشته‌ ام ".
آثار او به بسیاری از اندیشه‌های سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره کرده و بازگو کننده تاریخ معاصر فرانسه است. در سال ۱۸۲۷ درام "کرمول" را نوشت و بر این کتاب مقدمه مفصلی نوشت که خود کتابی مستقل است و اهمیت آن به مراتب فراتر از خود درام است. این مقدمه را می‌ توان مرامنامه مکتب رومانتیسم دانست و با همین مقدمه است که رومانتیسم به عنوان مکتبی مستقل آغاز می شود و بدین گونه هوگو عصری نو در تاریخ ادبیات جهان می گشاید.
در فوریه ۱۸۸۱ در آستانه ی ورود ویکتور هوگو به هشتاد سالگی مردم فرانسه برای او بزرگداشتی گرفتند که یکی از بزرگترین رژه ها و راهپیمایی ها در تاریخ فرانسه به حساب می آید. رژه کنندگان شش ساعت راهپیمایی کردند تا از مقابل هوگو که پشت پنجره اتاقش نشسته بود رد شوند. سربازان راهنما برای اشاره به ترانه کوزت در بینوایان گل‌های گندم به گردن خود آویخته بودند. سرانجام هوگو در ۲۲ مه ۱۸۸۵ پس از یک دوره بیماری در هشتاد و سه سالگی در پاریس درگذشت. مرگ وی باعث سوگی ملی شد و بیش از دو میلیون نفر در مراسم خاکسپاری او شرکت کردند.
هوگو تنها به خاطر شخصیت والای ادبی در ادبیات فرانسه مورد ستایش قرار نگرفت بلکه به عنوان سیاستمداری که به تشکیل و نگهداری جمهوری سوم و دموکراسی در فرانسه کمک کرد از او قدردانی به عمل آمد.