بخشی انتخاب شده از متن:
"سال ها پیش پسر کوچولویی بازیگوش عاشق بازی کردن در اطراف درخت سیب بزرگی بود. او هر روز از درخت بالا می رفت و سیب هایش را می خورد و استراحتی کوتاه در زیر سایه اش می کرد. او درخت را دوست می داشت و درخت هم عاشق او بود. زمان به آرامی گذشت و پسر کوچولو بزرگ شد و ..."
داستان درخت بخشنده کنایه ای است از فداکاری، گذشت، بخشش و آرمان گرایی که با درون مایه اخلاقی، روابط انسانی و مهر و محبت متقابل بین آنان را بیان می کند. سیلورستاین، در واقعه برای خوانندگان تمام سنین، داستانی تمثیلی و تکان دهنده آفریده که در آن موهبت بخشندگی، آرامش و عشق با هم بازگو شده است. کتاب با کارکرد اجتماعی–عاطفی حکایتی ستایش آمیز است از رضایت خاطری که درخت به عنوان یک بخشنده تمام عیار در خود احساس می کند. او هیچ چشمداشتی به جز دیدار پسرک ندارد.
تصاویر هنرمندانه ی کتاب، به صورت سیاه قلم، علاوه بر بیان بخشی از داستان، اصالت شاخص آثار سیلورستاین را به خواننده منتقل می کنند.
دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید